پایگاه خبری ایلام رویداد

ایلام رویداد |پدر نه تنها واژه ای مقدس در زندگی همه ما بلکه راویان خاطرات شیرین دوران کودکی ،نوجوانی و حتی جوانی ما هستند و کوله بار زندگی امروزی ما پر از اندوخته هایی است که صاحبان اصلی آن پدران دلسوزمان هستند. با این حال هر کس ممکن است نسبت به پدر خود احساسات ویژه و خاص خود را داشته باشد. پدر یعنی دستان پینه بسته، نشانه‌ای از سال‌ها تلاش و زحمت بی‌پایان. او کوه استقامت و پشتکار و بردباری است. پدران ایل و پدران زاگرس چگونه یادتان را فراموش کنیم؟ پدرانی که در آفتاب سوزان و سرمای استخوان‌سوز، هم کشاورزی می‌کردند و هم دامداری، با این حال همواره با مهربانی و خنده‌ های همیشگی‌ امید و عشق را در دل خانواده‌ می‌کاشتند.

پدر، برای من واژه‌ای ساده اما پر از معنا و احساس. او کسی بود که با عشق و دلسوزی، دنیای ما را روشن‌تر می‌کرد. یادش همیشه در قلب ما زنده است، حتی اگر دیگر در قید حیات نباشد. 

پدر مهربانم، مردی که با دستانش به ما آموخت چگونه زندگی کنیم و با قلبش به ما نشان داد که عشق واقعی چیست. او نه تنها پدر، بلکه یک دوست و راهنما بود. هر بار که به خانه می‌رسیدم، صدای خنده‌هایش و گرمای وجودش به من احساس امنیت و آرامش می‌داد.

یادش همیشه با من است؛ یاد روزهایی که در کنارمان بود و درباره‌ی گذشتگانش حرف میزد که ما آنها را ندیده بودیم. او با صبر و حوصله به سوالات بی‌پایان ما پاسخ می‌داد و هیچ‌گاه از یادآوری ارزش‌های زندگی خسته نمی‌شد. او به من آموخت که در سختی‌ها باید قوی باشم و هرگز امیدم را از دست ندهم.

حالا که او دیگر در کنار ما نیست، غم فقدانش را هر روز احساس می‌کنم. جای خالی‌اش در هر گوشه از زندگی‌ام حس می‌شود. اما با این حال، خاطرات شیرین و آموزه‌هایش به من قوت می‌بخشد. هر بار که به چالش‌ها و مشکلات زندگی فکر می‌کنم، به یاد نصیحت‌هایش می‌افتم و سعی می‌کنم به آن‌ها عمل کنم.

پدرم، تو همیشه در قلب من خواهی بود. یاد تو مرا در لحظات سخت زندگی یاری می‌دهد و نور امید را در دلم روشن نگه می‌دارد. امیدوارم که در آرامش باشی و از دور نظاره‌گر من باشی. من به خاطر تو تلاش می‌کنم تا بهترین نسخه از خودم باشم و راهی را که تو برایم ترسیم کرده‌ای ادامه دهم.

امروز، روزی دیگر از زندگی‌ام بدون توست و هر لحظه‌ای که می‌گذرد، یاد تو در دل من زنده‌تر می‌شود. غم فقدانت بعد از 16 سال همچنان سنگینی می‌کند، اما در عین حال، خاطرات شیرین‌مان به من نیرو می‌بخشد. یاد آن روزهایی که با هم بودیم، خنده‌ها و صحبت‌هایمان، هنوز هم در گوشم طنین‌انداز است و این یادها، مانند نوری در تاریکی، مرا راهنمایی می‌کند.

  دلم برای صدای گرم و محبت‌آمیزت تنگ شده است. اما می‌دانم که تو همیشه در قلب من خواهی بود و یاد تو مرا در لحظات دشوار قوت می‌بخشد و به من انگیزه می‌دهد تا ادامه دهم.

پدر کسی بود که در سخت‌ترین شرایط زندگی هرگز کم نیاورد و تا پای جان برای خانواده‌اش جانفشانی و ایثار کرد. او نه تنها پدر، بلکه یک قهرمان واقعی بود که با هر چالشی که به او تحمیل می‌شد، با شجاعت و استقامت بی‌نظیر ایستادگی می‌کرد. او به ما آموخت که هیچ چیز ارزشمندتر از خانواده نیست و برای حفظ آن باید جنگید.

پدر، انسانی بزرگوار بود که قوم و خویش و حتی غریبه‌ها به او عشق می‌ورزیدند و همه از او راضی بودند. او هیچ‌گاه آزارش به یک مورچه هم نرسید. با قلبی بزرگ و روحی مهربان، همیشه در تلاش بود تا به دیگران کمک کند و در کنار خانواده‌اش باشد. او انسانی بود که در دل هر کسی جایی داشت، چون همواره در پی ایجاد خوشبختی برای دیگران بود.

پدری سختکوش با بدنی ورزیده، که هر روز با عرق جبین خود نانی به خانه می‌آورد. او نه تنها در حق فرزندان خود بلکه در حق برادران و خواهرانش نیز پدری کرد و همواره حامی و پشتیبان آن‌ها بود. او به ما یاد داد که زندگی یعنی ایستادگی در برابر مشکلات و فداکاری برای عزیزان.

انتهای پیام/

نویسنده:
سودابه خانی
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان