ایلام رویداد |سرخوردگی، بی تفاوتی، حس پوچی و با اینکه رای من تاثیری بر اوضاع کشور ندارد موجب کاهش مشارکت مردم یککشور در انتخابات می شود.
مشارکت برای انتخاب و یا تایید هر دو از دید کارشناسان، رهبران، دولتمردان و حتی تک تک افراد جامعه معنی دموکراسی را می دهد حال عده ای این موضوع را به زبان می آورند و عده ای کتمان می کنند. اما متفقالقول هستند که افزایش مشارکت مردمی در انتخابات به تقویت دموکراسی در یک کشور کمک میکند و مشارکت مردمی در جمع هایی مثل ورزشگاه ها و سالن های هنری حکم تایید را در بازی دارد.
پس در عمل می توان اینگونه معنی کرد که تایید همان انتخاب است و برای تایید و انتخاب مشارکت لازم است. حال این مشارکت ها می تواند در هر دو صورت به اختیار مردم باشد یا می تواند یکی از آنها اجباری و یا هر دو اجباری شود.
مثال اینکه این تاییدیه یا انتخاب می تواند به علت نبود بیش از یک یا دو هنرمند باشد که مردم ناچار به دیدن یا شنیدن آن هستند و یا اینکه حکومت می تواند اجبارکند. بنابراین با این توصیف که قبول کنیم مشارکت یعنی انتخاب یا تایید پس حکومت ها برای خود اینگونه برنامه ریزی می کنند که مشارکت بالا باشد و از سویی هنرمندان نیز همین کار را می کنند یا بسیاری از دولتها در سراسر جهان تلاش میکنند تا با ارائه انگیزه به مردم، درصد مشارکت در انتخاباتهای خود را افزایش دهند. اما حتی گاهی با وجود انگیزه، روند کاهش شرکت در انتخابات در بسیاری از کشورهای جهان، بخصوص کشورهای اروپایی عموماً مشاهده میشود. رای گیری در کشورها یکی از این مشارکت هاست که برای دولت ها مشارکت بسیار مهم است زیرا حکم تایید سیاست یا حکومت را القاء می کنند و حداقل در دنیا اینگونه نمود می کند.
کارشناسان مدنی در دنیا دلایل مختلفی را برای تصمیم مردم به مشارکت یا عدم مشارکت در رای گیری قائل شدهاند. برخی معتقدند سرخوردگی، بیتفاوتی یا حس پوچی یا تفکر اینکه رأی من تأثیری بر اوضاع کشور ندارد، موجب کاهش مشارکت مردم یک کشور در انتخابات میشود. شاید هم عوامل دیگری مانند دخالت و تبلیغات خارجی، تحریم انتخابات یا حتی عوامل بسیار سادهتر نیز ممکن است منجر به تصمیم مردم به حضور یا عدم حضور در یک انتخابات شوند.
در ایران ما هم همینگونه است. اما با این تفاوت که مشارکت و رای گیری به هیچ عنوان در کشور ایران اجباری نیست،اما آن را وظیفه می دانیم برخی دیگر از کشورها هم مانند بلژیک،یونان،استرالیا،ترکیه،آرژانتین، برزیل، مکزیک و پاراگوئه به جای «حق دادن رأی» اعتقاد به«وظیفه رأی دادن»دارند و شهروندان خود را قانوناً به حضور در پایگاههای رأیگیری ملزم میکنند.اگرچه بعضی از این کشورها در اجرای قانون رأیدهی الزامی سختگیری نمیکنند، اما در برخی از آنها از جمله بلژیک و استرالیا مردم درصورت حضور پیدا نکردن پای صندوقهای رأی با جریمه، پیگرد قانونی و محرومیت از برخی امکانات یا فرصتهای شغلی مواجه میشوند.
رای گیری بین تعدادی اندک بسیار راحت و حتی فرد خود راغب به دادن رای است،زیرا در آنجا ناظر بر تأثیر رأی خود هست اما وقتی تعداد رأیدهندگان به میلیون ها فرد می رسد،هر نفر ممکن است احساس کند که حضور یا عدم حضور او در انتخابات،تأثیر ناچیزی در نتیجه انتخابات دارد در حالی که جنبه تاییدی آن را در نظر نمی گیرد.
هرچند در مجموع تشویق مردم به حضور در انتخابات،اغلب بسیار دشوارتر از منصرف کردن آنهاست. در انتخابات های مختلف در ایران از ابتدا تاکنون دشمنان این مرزو بوم با تبلیغات سوء و وسیع در جهت شرکت نکردن مردم در انتخابات سعی در زیر سوال بردن مشروعیت حکومت کرده اند که همیشه باخت رادر پرونده خود داشته اند و حتی بعد از باختن نیزسعی برکمرنگ نشان دادن حضور ملت ایران در پای صندوق های رأی داشته اند درحالی که اگر به مشارکت رای دهندگان درکشورهای خودشان توجه شود نشان از مورد تایید قرارنگرفتن از سوی ملت خود هستند برای مثال میانگین مشارکت در ۱۲ دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ۵۷ درصد بوده است ولی میانگین مشارکت در ۱۲ دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری ایران،۷۲.۴ درصد بوده پس حکومت اصلی ایران مورد تایید ملت ایران است.
اما اکنون به انتخابات ۱۴۰۲ می پردازیم
وترس از درصد مشارکت کمتر
پس ازانتخابات مجلس گذشته وریاست جمهوری،مشکل آفرینی برای مردم وکم شدن قدرت خرید مردم، دروغ و فساد دستگاه های دولتی شروع شدو مردم ایران خشمگین هستندونمیخواهند در رای دهی مشارکت کنند.
مردم بینی دشمنان ایران اسلامی را هزاران بار در بزنگاهها بخاک مالیدند و اما افسوس که دولت و مجلس به وعده خود عمل نکردند.
دراین انتخابات پیش روهم مانندانتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری یک پیام مردم دارند
که شوکه کننده خواهد بود.
قدرت باید در خدمت مردم باشد
مدیر نباید به دنبال کسب منافع شخصی باشد
انتهای پیام/